خلاصه داستان

رعنا نوازنده ساز در شرف برگزاری کنسرتی در اروپاست که باخبر می شود دخترش برای نجات پدرش به زادگاه رعنا رفته است. جایی که رعنا شانزده سال پیش درست در سن دخترش از آنجا فرار کرده است. رعنا کنسرت را رها میکند...

رعنا زنی خوش چهره و زیباست که نوازنده ساز قانون است و به دلایلی، سالهاست که زادگاهش را ترک کرده. او برای برگزاری کنسرت به اروپا سفر کرده است اما در شرف برگزاری اجرایش، با خبر می‌شود که دخترش به زادگاه او (زادگاه رعنا) رفته تا پدرش را نجات دهد. رعنا شتابان کنسرت را رها می کند و به زادگاه خود برمی گردد اما بازگشت رعنا بعد سالیان دراز او را درگیر مسائل آزاردهنده ای می کند.

در ابتدا اسم این فیلم، “فصل شکار” بود اما قبل از اکران به “لیلاج” تغییر نام پیدا کرد.

بازبینی فیلم سینمایی لیلاج چیزی حدود سه سال به طول انجامید.

لیلاج (به معنی فصل شکار) فیلمی اجتماعی است که نگاهی آسیب شناسانه به مسائل حقوقی زنان دارد.

این فیلم سومین فیلم بلند سینمایی داریوش یاری است. بسیاری از منتقدان بر این باورند که این فیلم به خاطر مطرح کردن مسائل و مشکلات زنان به شکل زننده و جلف، نباید مجوز اکران می گرفت.

لیلاج از آن دسته فیلم های خانوادگی است که قصد دارد موضوعی مشکلی جدی را ساده بیان کند اما همین سادگی پیچیدگی کارش را دوچندان می کند. ولی متاسفانه مخاطب زیادی را در سینما به خود جلب نکرده که همزمانی اکران این فیلم با فیلم مطرب که رکورد فروش فیلم سینمایی را شکسته بی تاثیر نبوده.