دیده بانی به اسم سیاوش میپردازد که به دنبال فرصتی است تا توانایی های خود را نشان دهد.او یک برج پالایشگاه را برای دیده بانی انتخاب میکند که بر حیاتی ترین مختصات و جایگاه های دشمن احاطه دارد.داشتن چنین دیدگاهی یک فرصت طلایی برای جبهه خودی به وجود می اورد ولی با اولین تلفاتی که از دشمن می گیرد و ورود شخصیت خیالی داستان که جمشید نام دارد تردید ها آغاز میشود.به یکباره این قدرت مطلق برای کشتن انسان ها برای سیاوش ترسناک میشود…
خلاصه داستان
دیده بانی به اسم سیاوش میپردازد که به دنبال فرصتی است تا توانایی های خود را نشان دهد.او یک برج پالایشگاه را برای دیده بانی انتخاب میکند که بر حیاتی ترین مختصات و جایگاه های دشمن احاطه دارد.داشتن چنین دیدگاهی یک فرصت طلایی برای جبهه خودی به وجود می اورد ولی با اولین تلفاتی که از دشمن می گیرد و ورود شخصیت خیالی داستان که جمشید نام دارد تردید ها آغاز میشود.به یکباره این قدرت مطلق برای کشتن انسان ها برای سیاوش ترسناک میشود…